طعم تند و غلیظ قهوههای دستچین شده از بوتههای روبوستای این سرزمین، در دنیا طرفداران خاص خودش را دارد. عقابهای سبز نیجریه چیزی مطبوعتر از قهوههای تازه مزارعشان ندارند كه به مهمانان خود بدهند. یك فنجان قهوه با بالاترین درصد كافئین، آنها را بیشتر از هر چیز دیگر شارژ میكند. مایك آئویینفا روزنامهنگار سرشناس اهل نیجریه اما در جدیدترین یادداشتش از موردی فراطبیعی نام برده كه به تنهایی قادر است هزاران فنجان از این نوع قهوه را به كام مردم سرزمینش تلختر از تلخ كند. شاید باید یك نیجریهای اصیل بود تا مفهوم این توصیف عجیب را متوجه شد:
روزنامهنگاری نیز همانند فوتبال راهی برای یافتن بهترین «زاویه» برای شلیك نهایی است. فرانسویها نخستین كسانی بودند كه از این اصطلاح استفاده كردند. برای من ماریو مانژوكیچ همان «زاویه» است؛ آنهم از نوع خطرناكش و من سخت از آن هراس دارم. بمب ساعتی كه این مرد كروات در روز شانزدهم ژوئن در كالینینگراد توانایی انفجارش مقابل نیجریه را دارد، كابوس هر روز من تا روز بازی است. او همان بازیكنی است كه مرا بسیار میترساند. چگونه میتوان با ترس مهیبِ مقابل مانژوكیچ قرار گرفتن كنار آمد؟ مگر چند مدافع در دنیای فوتبال وجود دارد كه بتواند او را در زمین محصور كند و از بمبارانش جلوگیری كند؟ برای رویارویی با او باید مدافعان و دروازهبانانی در بالاترین كلاس جهانی داشت. شاید مسی و آگوئهرو بازیكنانی زهردار در محوطه جریمه باشند اما او یگانه كسی است میتواند به تنهایی كار ما را یكسره كند.
این مقدمه طولانی شاید هیجانانگیز ترین توصیف در مورد ستاره كروات یووه است. تا كمتر از 3 هفته دیگر او شمعهای كیك 32 سالگیاش را فوت خواهد كرد و سپس به همراه تیم ملی كشورش عازم روسیه خواهد شد. او در 3 فصل حضورش در یووه، بیش از 130 بازی با لباس این تیم انجام داده و بیش از 30 گل نیز برای بیانكونری به ثمر رسانده است. این مرور حاكی از آن است كه او بازیكنی درجه یك برای یووه و تیم ملی كرواسی است. با اینحال توصیفات روزنامهنگار نیجریهای وادارمان میكند كمی بیشتر در توانمندیهای او تأمل كنیم. به راستی مانژوكیچ بودن چه ویژگیهای منحصر به فردی دارد كه یك ملت اینگونه از او هراس دارند؟
میگویند وقتی 11 ساله بود در تست كوپرِ باشگاهش در آلمان 3/3 كیلومتر را در 12 دقیقه انجام داد. این ركورد چشمنواز برای مانژوی نوجوان، مربی تیمش را وادار به تحسین كرد؛ جاییكه او با تمجید از استقامت كمنظیر ماریوی كوچك گفته بود: «جنگندگی در ژن مانژوكیچ است.»
اكنون كه بیش از دو دهه از آن روزها میگذرد نیز مانژو به خوبی این ویژگی خاصش را حفظ كرده و حتی ارتقاء نیز داده است. میگویند در رختكن یووه بعد از سوپر جیجی و كیهلو یكی از با روحیهترین نفرات است. همتیمیهایش جملهای معروف از او نقل میكنند كه در نبردهای حساس به همه گوشزد میكند: «در انتظار اشتباهات بازیكنان رقیب بودن برای برتری كافی نیست؛ برای پیروز بیرون آمدن از زمین باید همانند موجودی عجیب و غریب بر آنها هجوم بیاوریم.»
بالكان؛ نقطهای سرسبز و مرتفع با طبیعتی عجاببرانگیز. ویژگی فیزیكی مؤلفه مشترك بسیاری از بازیكنانی است كه از این منطقه به فوتبال دنیا معرفی میشوند. مانژو یكی از همانهاست؛ او نیز از بالكان میآید؛ سرزمینی كه یكصد سال در شرایط سنگینترین سیلابها قرار داشت. شاید به همین خاطر است كه چهرهاش شبیه آدم فضاییهاست. شبیه قهرمانان فیلمهای علمی تخیلی. آمیزهای از نوعی جنگندگی و در عین حال غمگین. همین تركیب مثالزدنی و یگانه را به راحتی میتوان در رفتار و سبك زندگیاش نیز نظاره كرد. او كمتر به خبرنگاران و دوربینهای رسانهها اجازه ورود به عمق احساسات و زندگیاش را میدهد. كافیست نامش را در میان سرخط اخبار نشریات و وبسایتها جستجو كنیم یا مثلاً به صفحه اینستاگرامش سری بزنیم تا ببینیم برخلاف بسیاری از ستارههای این روزهای فوتبال، علاقه چندانی به اشتراك لحظات زندگی شخصیاش با غریبهها ندارد.
چند ماه پیش بود كه در اظهارنظری كه تنها از یك ستاره كاریزماتیك برمیآید با خونسردی و طمأنینه به خبرنگار كوریهدلا اسپورت گفت:
تنها بازیكنان قدرتمند میتوانند به تیمی همانند یوونتوس ملحق شوند. من همیشه یك سناریوی مشخص برای ماجراجویی در فوتبال دارم؛ چشماندازی كه در آن باید از كوچكترین فرصتها بهترین استفادهها را كرد. همیشه یك ثانیه فرصت، بهترین زمان برای ساختن فیلمی بر اساس سناریوی موفقیتِ درون ذهنم است. من برای برنده شدن در زمین هر كاری كه لازم باشد انجام میدهم. شاید این نگرش باعث شد، من نیز یكی از یوونتوسیها شوم.
به نظر میرسد «ماریو مانژوكیچ» موردی كاملاً مناسب برای نوشتن گزارشی خواندنی است. اما اجازه بدهید همانند بخش نخست، یادداشت را با توصیف یكی دیگر از مسحورینش به پایان ببرم.
كیتلین براندون روزنامهنگاری اهل سانفرانسیسكو است. او در یكی از مقالات معروفی كه در خصصوص فوتبال نگاشته، از ماریو مانژوكیچ به عنوان یكی از بازیكنان تأثیرگذار اما قدر نادیده حال حاضر فوتبال دنیا نام برده است. او با اشاره به یكی از دیدارهای یوونتوس در لیگ قهرمانانِ سال گذشته كه مانژو در آن پس از برخورد با سرخیو راموس با چشمان و صورتی پر از خون از زمین برخاست و با چهرهای كه دوربینهای تلویزیونی از او نشان میدادند آماده ادامه بازی شد، میگوید:
این یكی از همان پلانهایی است كه تماشاگران فوتبال به دنبال آن هستند. تسلیم نشدن و مبارزه تا آخرین نفس؛ آنهم با روحیهای مافوق تصور. همان كولاژِ بدیع و استثنایی كه هزاران بار بیشتر به لذت تماشای یك مسابقه فوتبال میافزاید. تمام این تركیب را من در ماریو دیدم و درست از همان لحظه، و در عصر سلطنتِ رونالدو و مسی، فریفته و شیفتهاش شدم. از همان شاتِ جادویی بود كه او به چهگوارای من تبدیل شد. دیگر لذت تماشای دیدارهای یووه را به شوق دیدن نمایشهای ماریو از دست نمیدادم. كوچكترین خبرها در مورد او را به دقت دنبال میكردم و جنگندگیاش را به عنوان یك الگوی كلیدی در زندگیام سرمشق قرار میدادم.
ماریو مانژوكیچ جزو آن دسته از بازیكنانی است كه در هر باشگاهی كه حضور داشته درخشیده است. آمارهای خوب او از دیناموزاگرب و ولفسبورگ تا بایرنمونیخ و اتلتیكو مادرید و در نهایت یوونتوس، چیزی نیست كه بتوان نادیدهاش گرفت. او تا سال 2020 با یووه قرارداد دارد و بعید است مسئولان یووه او را تا پیش از اتمام قراردادش در لیست فروش قرار دهند. پرترههای جنگندگیهای او در قاب سبز به همراه تصویر گل غیرقابل مهار سوپر ماریو در فینالِ تلخ 2017 كاردیف، مهمترین بخشهای فراموش نشدنی است كه تا همیشه در تاریخچه یووه و تالار افتخارات بیانكونریها جاودانه خواهند ماند.